بداهه سرائی اعضای انجمن شعر و ادب (شهید رابع) استهبان  در پاسداشت ایثار و فداکاری پزشکان و پرستاران جبهه مبارزه با کرونا :

 

عشق یعنی توکه اینگونه پرستار شدی
یار یعنی تو که با ملت خود یار شدی

سنگرت گشته قرنطینه ، سلاحت دارو
در پی دفع خطر از حرم یار شدی

اجر تو اجر شهید است که در نزد خداست
فارغ از خود شدی و وصل به دادار شدی

همه جا گشتم وغیر از تو ندیدم ماهی
ای که در شام غریبانه پدیدار شدی

نوبت توست که در رزم بغری چون شیر
که دراین جنگ به هرسوی چو پرگار شدی

گرچه این جنگ بُود جنگ اَبَر قدرتها
تو جسورانه در این عرصه‌ی پیکار شدی

تو پزشک و تو پرستار و'   الگو زینب (س)
که چو او بر همگان یاور و غمخوار شدی

بس که آشفتگی حال خلایق دیدی
چینی نازک احساس !  ترک دار شدی

همه رفتندوتوماندی و دل آشفتگی ات
همه خفتند وتو هر ثانیه بیدار شدی

واقعا کرب و بلائی شده ایران عزیز
 و تو هم مرهمِ داغ دل تب‌دار شدی

مشت شیطان بزرگ از کرونا وا شده است
بزن آن ضربه ی آخر که تو هشیار شدی

دردمندان که دوای دلشان مهر توشد
این عیان است که باعشق پرستار شدی

باز هم نام شهید آمد وشد یاد شهید
باز در باز شدو باز تو تکرار شدی

ای پرستار که هرشام و سحر بیداری
فاش کن راز  تو از شوق که بیدار شدی

ریشه‌کن می‌شود این درد و بلا هم آری!
چون شما از سر اخلاص به پیکار شدی

تن تب دار من اینک به تو محتاج تر است
شک ندارم که تبم را تو خریدار شدی

هر کجا بوده غمی یار و مددکار ، ولی ـ
هر کجا حادثه شد بر سرش آوار شدی

تا که از پای در آری کرونا را شب و روز
همچو مادر ـ پدرم عاشق و عمخوار شدی

تو شکستی همه تبهای مریضان را لیک ـ
خودت از خستگی کار، چه تب دار شدی

فارغ از هر دوجهانی و به چه دشواری
سالها رنج کشیدی و پرستار شدی

اَیْنَ عمار ! » ندا داد ، در این برهه امام
چه به موقع تو در این واقعه عمار شدی

مایه ی رونق بازار عطوفت هایی
باعث راحت وآسایش بیمار شدی

شمع راحاجت پروانه نباشد تو ولی
همچوپروانه به دورمن بیمار شدی

همه رفتند توجا ماندی ویک کوه غرور
همه رفتندو تو جا ماندی وتب دار شدی
 
چون پدر یک تنه باحال بدم جنگیدی
مثل مادر به سرم آمده  غمخوار شدی

من که باشم که سرایم ز مدد کاری تو
جان فدای چو تو بادا که فدا کار شدی

درد بیمار همه  سِرِّ  مگوئی است و تو
باز در سینه ی خود حافظ اسرار شدی

هرچه تب بود گرفتی زتن خسته ولی
شب به پای من بی حوصله تبدار شدی

هر که را که کرونا کرده اسیر تب و درد
با انرژی به کنارش تو پرستار شدی

 همه را از کرونا راحت جان بخشیدی
گر چه خود نیز در این دام گرفتار شدی

جنگ سختی که شد امروز به پا در کشور
تو پرستار که. نه . بلکه تو سردار شدی

رهبری بوسه ی تقدیر به دستان تو زد
تو چه خوبی که به این بوسه سزاوار شدی

 عده ای محتکر داروی درمان شده اند
تو ولی با دل و جان در پی ایثار شدی

عده ای خوار شدند و ز نظر افتادند
تو  در این باغ عزیزم گل بی خار شدی

 پیش بیمار نشستی و علیه کرونا
جنگ کردی و به این عارضه ناچار . شدی

پای تخت تن بیمار زمین گیر شده
 تا سحر سوختی و شمع شب تار شدی

 عده ای عهد شکستند و جفا پیشه  شدند
تو برآن عهد که بستی چه وفادار شدی

در تب واقعه یک عده چه بی رحم شدند
آفرین بر تو که از عاطفه سرشار شدی

چون شهیدان شب و روز تو در این جبهه گذشت
که علیه کرونا وارد پیکار شدی

کرونا  جنگ جهانیست که در کشور ما
باعث همدلی و وحدت اقشار شدی

صاعقه زد به دلت،ذره شدی،آب شدی
از شهیدان ره خدمت و ایثار شدی

حضرت معصومه ! ای بانوی زهرا سیرت
شهر قم را ز بلایا تو نگهدار شدی

 دست بردار و دعا کن که به یمن تو مگر
شامل کشور ما رحمت دادار شدی

 کاش می شد که در ضامن آهو بزنیم
دل من !  حال که افسرده و بیمار شدی

شاعران :

نادر رستگارمند
محمد کربلائی زاده
غلامرضا مهدوی آزاد
علی اکبر شجعان
اسماعیل دیندارلو
هاشم نقدی
سیدرضا جمالی
احمد جعفری
حمیدرضا قاسمی
سید علیرضا معزی
زیبا جواهریان
طیبه محمدخانی
لیلا جامی


سایت ادبی شهید رابع استهبان تو ,پرستار ,کرونا ,بیمار ,تب ,ای ,در این ,که در ,تب دار ,شدی عده ای ,که ازمنبع

چه رفتنی‌ست که پایان اوست بسم الله

میلاد شبه پیامبر حضرت علی اکبر

میلاد امام حسین مبارک

مبعث پیامبر

پرستارِ غمخوار (بداهه)

غمخوار و پرستار

میلاد امیرالمومنین علیه السلام

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی فروشگاه کیف،کفش و لباس مشتی تجهیزات پزشکی بوعلی قاین طرح پرسش مهر mrlux فروشگاه خرید اینترنتی پوشاک هودی پافر سویشرت زمستانی 2020 battleofthrones دانلود فایل دکوراسیون داخلی خانه و آشپزخانه ترازوی ارزان